پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
16 شهريور 1398 - 12:16
نگاهی به درس ها و عبرت های عاشورا

ملت عاشورایی شکست‏ ناپذیر است

در عظمت واقعه عاشورا و حماسه کربلا همین بس که باگذشت ۱۴۰۰ سال از آن، نه‌تن‌ها فراموش و یا حتی کمرنگ نشده، بلکه هرسال بر عظمت آن افزوده‌شده و دل‌های مشتاق بیشتری را در سراسر جهان به‌سوی خود جلب می‌کند.
نویسنده :
امیر رفیعی
کد خبر : 3812

پایگاه رهنما:

در عظمت واقعه عاشورا و حماسه کربلا همین بس که باگذشت ۱۴۰۰ سال از آن، نه‌تن‌ها فراموش و یا حتی کمرنگ نشده، بلکه هرسال بر عظمت آن افزوده‌شده و دل‌های مشتاق بیشتری را در سراسر جهان به‌سوی خود جلب می‌کند. ما ایرانیان که از کودکی بافرهنگ عاشورایی آشنا بوده و با آن رشد کرده‌ایم، همچون ماهی درون اقیانوس هستیم و از این باب شاید عظمت ماجرا برایمان به مسئله‌ای عادی تبدیل‌شده است. کافی است کمی از دورتر به ماجرا نگاه کنید. از چند روز مانده به آغاز محرم، شهرها، روستاها، خیابان‌ها و کوچه‌ها به تکاپو و جنبش درمی‌آیند. خیمه‌های عزا برپا و شهر و آدم‌هایش سیاه‌پوش می‌شوند. این موضوع از فرط تکرار هرساله، برای ما که خود قطره‌ای از این دریای بیکران هستیم، عادی جلوه می‌کند، اما آیا به‌راستی چنین است؟ کدام انگیزه، ایمان، اعتقاد و انرژی، هرساله این طوفان را به‌صورت خودجوش و چنین مردمی برپا می‌کند؟ برپایی و اجرای یک برنامه کوچک و محدود در حد چند ساعت در یک نقطه خاص، نیاز به برنامه‌ریزی پیشینی، تأمین بودجه، هماهنگی و صرف وقت و انرژی فراوانی است که حتی در صورت دست‌به‌دست دادن همه این‌ها، اجرای دقیق و کامل برنامه همچنان تضمین‌شده نیست و عوامل و متغیر‌های دیگر می‌توانند بر آن اثر بگذارند. حماسه عاشورا چیست و چه خاصیتی دارد که این‌گونه دل‌ها را مجذوب خودکرده و به میدان می‌آورد؟ این سؤالی است که اهالی فکر و اندیشه و تحقیق، می‌توانند و باید به آن بپردازند.

بزرگ‌ترین عبرت عاشورا.
اما فارغ از جنبه‌های عاطفی و اجتماعی موضوع، عاشورا درس‌ها و عبرت‌های سیاسی قابل‌توجهی نیز به همراه دارد. رهبر معظم انقلاب اسلامی تیرماه سال ۱۳۷۱ در سخنرانی معروف خود که به «عبرت‌های عاشورا» مشهور است، به‌طور مبسوط به این قضیه پرداخته و تحلیلی قابل‌تأمل را بیان می‌کنند. ایشان با تشریح وضعیت مسلمانان در زمان پیامبر اکرم (ص) و اقتدار جامعه اسلامی و عزت و احترام خاندان ایشان، این پرسش کلیدی را مطرح می‌کنند که طی چند دهه چه اتفاقی رخ داد که فرزند رسول‌الله (ص) مجبور به چنان فداکاری عظیمی می‌شود. ایشان در این خصوص می‌فرمایند: «ما باید این را امروز موردتوجه دقیق قرار دهیم. ما امروز یک جامعه‌ی اسلامی هستیم. باید ببینیم آن جامعه‌ی اسلامی، چه آفتی پیدا کرد که کارش به یزید رسید؟ چه شد که بیست سال بعد از شهادت امیرالمؤمنین علیه الصّلاة و السّلام، در همان شهری که او حکومت می‌کرد، سر‌های پسرانش را بر نیزه کردند و در آن شهر گرداندند؟! کوفه یک نقطه‌ی بیگانه از دین نبود! کوفه همان‌جایی بود که امیرالمؤمنین علیه‌السلام در بازار‌های آن راه می‌رفت؛ تازیانه بر دوش می‌انداخت؛ مردم را امربه‌معروف و نهی از منکر می‌کرد؛ فریاد تلاوت قرآن در «آناء اللیل و اطراف النهار» از آن مسجد و آن تشکیلات بلند بود. این، همان شهر بود که پس از گذشت سال‌هایی نه چندان طولانی در بازارش دختران و حرم امیرالمؤمنین علیه‌السلام را، با اسارت می‌گرداندند. در ظرف بیست سال چه شد که به آنجا رسیدند؟ اگر بیماری‌ای وجود دارد که می‌تواند جامعه‌ای را که در رأسش کسانی مثل پیغمبر اسلام و امیرالمؤمنین علیهم السّلام بوده اند، در ظرف چند ده سال به آن وضعیت برساند، این بیماری، بیماری خطرناکی است و ما هم باید از آن بترسیم. امام بزرگوار ما، اگر خود را شاگردی از شاگردان پیغمبر اکرم صلوات الله و سلامه علیه محسوب می‌کرد، سر فخر به آسمان می‌سود. امام، افتخارش به این بود که بتواند احکام پیغمبر را درک، عمل و تبلیغ کند.
امام ما کجا، پیغمبر کجا؟! آن جامعه را پیغمبر ساخته بود و بعد از چند سال به آن وضع دچار شد. این جامعه‌ی ما خیلی باید مواظب باشد که به آن بیماری دچار نشود. عبرت، اینجاست! ما باید آن بیماری را بشناسیم؛ آن را یک خطر بزرگ بدانیم و از آن اجتناب کنیم. به نظر من این پیام عاشورا، از درس‌ها و پیام‌های دیگر عاشورا برای ما امروز فوری‌تر است. ما باید بفهمیم چه بلایی بر سر آن جامعه آمد که حسین بن علی علیه‌السلام، آقازاده‌ی اول دنیای اسلام و پسر خلیفه‌ی مسلمین، پسر علی بن ابی‌طالب علیه الصّلاة و السّلام، در همان شهری که پدر بزرگوارش بر مسند خلافت می‌نشست، سربریده‌اش گردانده شد و آب از آب تکان نخورد! از همان شهر آدم‌هایی به کربلا آمدند، او و اصحاب او را با لب‌تشنه به شهادت رسانند و حرم امیرالمؤمنین علیه‌السلام را به اسارت گرفتند!»
نگاهی به وضعیت جامعه اسلامی در آن دوران نشان می‌دهد دو آفت عمده گریبان گیر آنان، بخصوص خواص شده بوده است. دنیاطلبی و ثروت‌اندوزی یکی از این آفت‌هاست. با بزرگ شدن قلمرو اسلام و فتوحات جدید، عده‌ای از خواص فرصت را برای ثروت‌اندوزی فراهم دیده و باب انحراف از همین‌جا باز می‌شود. اینجاست که وقتی حضرت علی (ع) به حکومت می‌رسد، می‌فرماید اگر بیت‌المال را کابین زنان خودکرده باشید آن را از شما پس خواهم گرفت. عامل بسیاری از خیانت‌ها به امام حسن مجتبی (ع) و در واقعه کربلا نیز، وعده مال و ثروت به افراد بود. همین مسئله مهم است که باعث می‌شود رهبر معظم انقلاب اسلامی در موضوعی مانند حقوق‌های نجومی چنان برآشفته شده و با تعابیری تند و گزنده چنین افرادی را مورد عطاب و خطاب قرار دهند. دنیاطلبی و اشرافی گری در میان خواص و بزرگان جامعه متوقف نشده و این بهمن ویرانگر به دامنه نیز سرازیر شده و کل جامعه را آلوده و بیمار می‌کند. قدرت‌طلبی عامل دیگری است که در کنار ثروت‌اندوزی، باعث بیماری و آلوده شدن جامعه می‌شود. این بیماری مخصوص خواص بوده و نمونه‌های بسیاری در دوران صدر اسلام و چه در زمان کنونی دارد. عمر سعد یکی از این اشخاص است که فرماندهی سپاه دشمنان سیدالشهدا (ع) را در کربلا بر عهده داشت. به او در برابر آن جنایت بزرگ، وعده حکومت ری را داده بودند که البته هرگز محقق نشد.

جامعه عاشورایی؛ جامعه شکست‌ناپذیر
در کنار عبرت‌ها، عاشورا حاوی درس‌های مهمی است. مهم‌ترین درس این مکتب، مقاومت و آزادگی است. قیام علیه رژیم طاغوت و پیروزی انقلاب اسلامی، منبعث و الگو گرفته از چنین نگاه و راهبردی بود. عاشورا یعنی فرهنگ شهادت و جامعه‌ای که بافرهنگ شهادت آشنا باشد، غیرقابل شکست است. به‌تازگی نشریه آمریکایی نشنال اینترست در مقاله‌ای قابل‌توجه و مهم به موضوع سیاست‌های آمریکا در قبال ایران پرداخته و با مرور تاثیر فرهنگ عاشورا بر ایرانیان، به ترامپ هشدار می‌دهد که باید از تاریخ درس بگیرد؛ «نیرو‌های یزید کاروان حسین را در صحرای کربلا متوقف کردند. بعد از ده روز محاصره، وی یا باید تسلیم و یا همراه ۷۲ تن از یارانش کشته می‌شد. حسین با خودداری از تسلیم، مسیر شهادت را برگزید و مانند یک شهید، کشته شد... این لحظه حساس دو مفهوم برای شیعیان داشت: نخست اینکه امام حسین نماد کاملی از شهادت و مقاومت علیه جائران است. دوم، خودداری کوفیان از همراهی با حسین در این جنگ، لکه ننگی برای آن‌ها بود، کسانی که قول دادند دیگر به چنین ندایی پاسخ منفی نخواهند داد... بعد از پیروزی انقلاب ۱۹۷۹، ... جمهوری اسلامی ایران که پرچم‌دار حسین است، همچنان خود را حامی مظلومان دانسته و با جنبش‌های مقاومت در سراسر دنیا، متحد شده است.»

نشنال اینترست همچنین می‌نویسد: «صد‌ها هزار نفر از مردان و جوانان ایرانی که به قدرت اعتقاداتشان و عشق به میهن مجهز بودند، در جنگ هشت‌ساله شهید شدند. ایران با این ایثارگری‌ها بود که توانست قدرت دفاعی خود را افزایش داده و نهایتاً خرمشهر را آزاده کرده و جنگ را به سرزمین عراق بکشاند... امروز، نیرو‌های مسلح ایران کاملاً مجهز و سازمان‌یافته و گسترده‌تر بوده، از قدرت بیشتری در منطقه برخوردارند... ترامپ با خروج از برجام، اعمال تحریم‌های ظالمانه که به مردم عادی آسیب می‌رساند و توهین کردن به احساسات غرورآمیزشان، خود را به یزید مدرن تبدیل کرده است، یعنی تصویری از بی‌عدالتی و سرکوبگری.»

ارسال نظرات